افق

زکات خواندن وبلاگ، دادن فیدبک به نویسنده است! لطفا خواننده خاموش نباشید.

افق

زکات خواندن وبلاگ، دادن فیدبک به نویسنده است! لطفا خواننده خاموش نباشید.

قانون، دارو یا زهر

    مگر نه اینکه قانون اختراع و یا به عبارت بهتر اکتشاف بشر است؟ مگر نه اینکه یک زمانی افرادی دور هم جمع شده اند و با توجه به شرایط زمانی و مکانی همان موقعیت، راهکارهایشان را به صورت قانون تدوین کرده اند؟ مگر نه اینکه آن افراد در آن زمان تحت تاثیر فرهنگ، بینش و مقتضیات همان موقعیت بوده اند؟ پس این گرداب تفسیر قانون چیست که در آن گرفتاریم؟ که به بهانه حفظ قانون تر و خشک را در آن می سوزانیم؟ چرا به جای بازنگری قانون به دنبال پیدا کردن سوراخ سنبه های آن و یا به اصطلاح شیک امروزیش "راهکار قانونی" می گردیم؟  

    قانونی که تفسیر بخواهد و وقتی می گردی هزار جور تفسیر متضاد را میتوانی به آن بچسبانی قانون نیست، زهر است. از هر بی قانونی منفور تر است. می خواهد قانون مدنی باشد یا قانون دینی.  

   یک سری آدم ناقص العقل در قالب یک هیأت عریض و طویل می نشینند و قانون تفسیر می کنند! پدر من، آن کسی که قانون را تدوین کرده، به پیر به پیغمبر با آنچه که تو امروز با آن روبرویی، دست به گریبان نبوده، پس در قانونش هم دوای دردت را پیدا نمیکنی، بیخود نگرد و خود و دیگران را با این تفسیرهای احمقانه ضذ عقل و وجدان و منطق عذاب نده. به جای این همه خویشتن کشی به فکر بازنگری و اصلاح باش. اصلاح! 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد