افق

زکات خواندن وبلاگ، دادن فیدبک به نویسنده است! لطفا خواننده خاموش نباشید.

افق

زکات خواندن وبلاگ، دادن فیدبک به نویسنده است! لطفا خواننده خاموش نباشید.

هذیان

۱-ساعت ۵:۴۰ دقیقه صبح بیدار می شوی و صدای خودت را می‌شنوی  که زمزمه می کند:

با هر که سخن گفتم      در خود گره ای گم بود 

و اینطوری است که یک روزهایی می شود که فاتحه روزت را از همان صبح اول وقت می‌خوانی و یک صلوات قرِِّاء هم پشت بندش جهت آرامش روح تازه گذشته می فرستی و می زنی بیرون.

۲- از دروغ گفتن و شنیدن متنفری ولی گاهی در شرایطی قرار می‌گیری که طرف مقابلت پول می‌گیرد که دروغهای تو را مستندسازی کند. تو هم تصمیم می‌گیری از جان و دل بگویی آنچه می‌خواهد و بخندی به ریشش و اگر نداشت به سبیلش که این یکی را حتما دارد.    

بعدا نوشت: حیف که اسلام دستم را بدجوری بسته و بیش از این نمی‌توانم بعضی مسائل را باز کنم(بند۲). ضمنا یکی از بندهای منشور اخلاقی این وبلاگ کمک به افزایش آی-کیو خوانندگان محترم می‌‌باشد که این خدمات جهت رفاه حال شهروندان بصورت رایگان ارائه می‌گردد.

نظرات 3 + ارسال نظر
گیس طلا چهارشنبه 4 آذر 1388 ساعت 10:50

خیلی با حال بود

با حالی از خودتونه گیس طلا جان.

داش آکل چهارشنبه 4 آذر 1388 ساعت 12:13 http://dashakol.blogsky.com/

مرموز و مغشوش ولی با هدف...

رخصت

خواننده باید تیز باشه که هست!

سمیه چهارشنبه 4 آذر 1388 ساعت 12:19

خلایق هر چه لایق!!!!
هر دروغی که گفتی لیاقتشو داشتن ;)

آخ گفتی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد