امروز صبح علی الطلوع که به سمت شرق میآمدم، خورشید بین یک رشته کوه و یک تکه ابر بزرگ که درست بالای سرش بود گیرافتاده بود. حجم ابر بالای سرش به نظرم خیلی بزرگ آمد، طوری که احساس کردم خوشید از پسش برنمی آید. با اینکه می دانم خورشید قوی تر از این حرفهاست که مغلوب یک تکه ابر شود -هرچند تکه ابرش یک کمی بزرگ تر از حد معمول باشد- اما گاهی اوقات در این لحظات از زندگیم شک می کنم. ترس برم می دارد که نکندنشود؟ نکند نتواند؟ نکند این دفعه مثل دفعه های قبل نباشد و کم بیاورد؟
سلام
فکر میکنم حق متقابل نویسنده نسبت به خوانندگان وبلاگ نوشتن است. اگر امروز هم نیم نوشتی من یکی که شاکی می شدم.
احتراما
زیبا