انگار همین دیروز بود -نه ده سال پیش ـ که وقتی حسابی کم میآوردیم، میخواندم:
آخ که دیگه قلم چی تِست تو داغونم کرد
یادمه پنج سال پیش بنا به مقتضیات زمان بازهم این وِرد قدیمی سر زبونم افتاد.
حالا دیگه غصه "تست" و "قلم چی" ندارم, اما هر روز جای خالی این دو کلمه با کلمات جدید پر میشود. بله، این رسم زندگیه و این داستان ادامه داره.
سلام دوست قدیمی
تقریبا تمام مطالب وبلاگ رو خوندم و چقدر لذت بردم از خوندن اینها .قلم شیرینی داری . مرسی بابت دعوتت به "بیرون از حصار "
به کی بگم که چشمات تو غصه حیرونم کرد!
سلام>
۱ هفته بدون پست جدید. این رسمش هست؟؟؟
یه مهمونی دارم که حواسم رو از نوشتن پرت می کنه ;)