بنده فردا صبح علی الطلوع عازم شهر گیس طلا پرور شیراز هستم و اینبار گوش شیطان کر خرق عادت کرده و نه به قصد ماموریت که به نیت گشت و گذار پا به آن دیار گذارده که تا به حال هرچه حافظیه و سعدیه به خود دیده ام در رکاب گردن کلفتان همکار و مزین به یک فروند مقنعه با کِشی به غایت کشیده و دست و روی شسته و رنگ و روی پریده بوده است. لذا به آن علٌافان بیرون از حصار خوان مژده همی دهم که تا شام آدینه وقت خود ضایع کمتر نمایند و کمتر همی به کلیکی صفحه بیرون از حصار گشایند و دندان به جگر همی گذارند تا بنده خود از این سیر و سلوک عارفانه بازگشته و بساط بیرون از حصار از نو پهن نمایم و ضمنن به خاطر همی سپارند که این بیرون از حصار خود بسی لارج وبلاگ نویسی بود که در بند آمار نبود و به دست خود کانتر وبلاگ خود به خاک و خون کشید و رفت تا ما همی بیاساییم و انگشت به هرزه کلیکی رنجه ننماییم.