افق

زکات خواندن وبلاگ، دادن فیدبک به نویسنده است! لطفا خواننده خاموش نباشید.

افق

زکات خواندن وبلاگ، دادن فیدبک به نویسنده است! لطفا خواننده خاموش نباشید.

عاقبت

     چه کسی فکر می‌کرد من، من که ادعایم دنیا را خفه کرده بود که زن سنتی نیستم و اولاً که ازدواج نمی‌کنم و ثانیاً در صورتی که گوشهایم دراز و مخملی شود و ازدواج کنم مدل زندگیم با این خاله زنکها فرق می کند، من که همه اش دنبال پروژه بعد از ساعت کاری و فعالیتهای اضافه بر سازمان بودم حالا از صبح علی الطلوع که چشمهای شهلایم به روز جدید بازمی‌شود تا عصر که خسته و هلاک کیسه میوه‌ و سبزی در دست کلید را در قفل در خانه می چرخانم یک فکر کَنه مانندی به همه فعالیتهای روزمره ذهنی‌ام چسبیده که: امشب چی بپزم.

نظرات 1 + ارسال نظر
خاطره پنج‌شنبه 13 مرداد 1390 ساعت 14:52 http://braindoc2.blogfa.com/

این فکر کنه مانند به فعالیت های روزمره زندگی هر زن و مردی که مسئولیت خانه ای رو به عهده داره م یچسبه.
اگر مردی بودی که باید هر روزبرای بچه هایت آشپزی کن یهم وضع همین بود.

در ضمن وبلاگت هم خیلی دوست دارم و ماههاست که توی لینکهامه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد